بازسازی فرهنگی
تکنولوژی اغلب به شیوههایی در صنعت به کار گرفته می شود که موجب بی اهمیت جلوه دادن کارگران و تحقیر نیروی انسانی میشود.
برامید در پیشنهاد دادن طرحهای اجرایی ید طولایی داشت. او از مفهوم آرمانی به عنوان روشی برای تدوین اهداف سودمند و همچنین جهت دهی مردم به پذیرش تغییر استفاده می کرد. بازسازی گرایان مایلند به مسائل با دید کل نگر بنگرند. آنها می دانند که مسائل با هم تداخل پیدا می کند و برای حل یک مسأله ممکن است حتی مسائل جدیدی پدید آید؛ با این حال، اذعان دارند که اگر بتوان مردم را ترغیب کرد تا به مسائل با یک دید بازتر بنگرند، شانس رفع مشکلات بسیار افزایش پیدا خواهد کرد. بازسازی گرایان معتقدند که برنامه ریزان مهندسی جزء به جزء با وجود داشتن اهداف خوب، اغلب به جای حل مسأله، با آن کلنجار می روند و حتی نا آگاهانه زمینه را برای ایجاد مشکلات دیگر فراهم می سازند.
غالب این بحث مطرح بوده که هیچ روش تجربی که بتواند ویژگیهای یک جامعه خوب را معین کند، وجود ندارد، و بازسازی گرا براساس فرضیاتی عمل می کند که بیشتر به یک دلخوشی موهوم می ماند تا هر چیز دیگر. هیچ کس دیگری و از جمله برامید نمی تواند به طور قطع اذعان کند که چه جامعه ای خوب است. در حالی که براملد از رویکرد تجربی آگاهی کامل داشت، اما خاطرنشان می کرد که نتایج دستاوردهای علمی باید تا جایی که ممکن است به طور گسترده در جهت منافع نوع بشر مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، به این واقعیت که علوم سیاسی، تعلیم و تربیت و اقتصاد، اغلب با حوزه بسیار محدودی سروکار دارند، کاملا دقت داشت. تکنولوژی علمی مؤثرتر از هر زمان دیگر به مقوله جنگ و کشتار روی آورده است. در خود ایالت متحده مرگهای وحشتناک به وسیله اتوموبیل و دستگاههای صنعتی، بخشی دیگر از بهایی است که برای زندگی در یک جامعه فوق العاده ماشینی می پردازیم. تکنولوژی علمی برای تولید سیگار و الکل، و افزایش مواد شیمیایی سمی که در ساختن مواد غذایی و سایر محصولات کاربرد دارد، نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
تکنولوژی اغلب به شیوههایی در صنعت به کار گرفته می شود که موجب بی اهمیت جلوه دادن کارگران و تحقیر نیروی انسانی می شود. بدون تردید، براملد مخالف پیشرفت علم و تکنولوژی نبود، اما اظهار می کرد که پیشرفت علم و تکنولوژی باید به نفع انسانیت باشد. او می دانست که تعیین این که انسانیت چیست مشکل است، اما عقیده داشت که از طریق تعلیم و تربیت می توان امیدوار بود که حوادث مربوط به انسان به طور گسترده مشاهده شده است. نباید انکار کرد که اساسا بازسازی گرایانی مانند بر امید مردمانی آینده نگر و خوشبین بودند. این بدان معنا نیست که بگوییم مطمئنا آینده باید بهتر از حال ساخته شود، یا مفاهیم زیربنایی در زمینه مبارزه طبقاتی یا معنوی مانند مفاهیم مارکسیستی و هگلی وجود دارد که ما را به سوی نقطه ای رفیع تر سوق می دهد، بلکه بازسازی گرایان عقیده دارند که آینده در صورتی بهتر خواهد شد که در مردم این طرز تفکر به وجود آمده باشد که برای ساختن بهتر آینده باید تلاش کرد.
در سالهای اخیر افراد و سازمانهایی در پی ترویج اندیشهها و اصلاحاتی بوده اند که با یک فلسفه بازسازی مطابقت داشته باشد. براملد عقیده داشت که هر چند سال آلینسکی به ندرت به عنوان یک «مربی» حرفه ای مطرح بوده، در عین حال وی بر تعلیم و تربیت عامه مردم آمریکا خیلی بیشتر از مربیان مدارس و استادان تعلیم و تربیت تأثیر گذارده است. به عنوان مثال، آلینسکی در ایالت بوفالو به مردم فقیر آموخت تا بر ضد بیکاری و به طرفداری از ایجاد فرصت مساوی برای واجدین شرایط استخدام، متحد شوند.
افراد فراوانی وجود دارند که به عنوان عوامل دگرگونی و تغییر دموکراسی عمل می کنند. رالف ندر در حمایت از مصرف کنندگان مبارزه ای طولانی داشت. وی بر این عقیده بود که باید برای بی عدالتی پایانی وجود داشته باشد به شرط این که شهروندان به مجموعه ای متحد تبدیل شوند. جان گوردنر و کامان کاز نشان داده اند که چگونه افراد می توانند با همکاری یکدیگر بی عدالتی اجتماعی را ریشه کن کنند و جریانهای سیاسی را بهبود بخشند. بکمینستر فولره در جهت تشویق و تأئید طرحهای توسعه آینده نگر و کنترل تکنولوژی قدم مهمی برداشته است. لوئیس مومفورد اوقات زیادی را به تجزیه و تحلیل تمدن معاصر و پیشنهاد شقوق مختلف اختصاص داده است.
علاوه بر این، سازمانهای فراوانی وجود دارد که با بسیاری از اندیشههای بازسازی گرایان موافقت دارد. انجمن مطالعات انسانی، تحقیقاتی در زمینه تحلیل و تفسیر معنای «تصور دنیوی نوع بشر» انجام داده است. صندوق حقوقی جهانی الگوهایی برای «نظم جهان» تدوین و نیز طرحهایی برای قوانین جهانی تهیه کرده است. هم انجمن و هم صندوق یاد شده دانش آموز و دانشجو را برای طرحهای تحقیقاتی در نظر گرفته اند.
جامعه آینده جهان، سازمان دیگری است که همواره تلاش می کند به تحقیق در زمینه گرایشهای آینده نگر بپردازد و الگوهایی برای حکومت، ازدواج و تعلیم و تربیت به منزله راهنماهای رفتار انسان طراحی کند. اساسا این سازمان با مطالعه شقوق مختلف آینده در ارتباط است و برای فعالیتهای خود از حمایت بخشهای دولتی و خصوصی برخوردار است. رغبت شدید به آرمانگرایی و آینده نگری در فلسفه بازسازی احساس می شود. بازسازی گرایان به تفکرات آرمانگرایانه ای علاقه مندند که به نظر آنها در جهت ایجاد جهانی ایدهآل عاری از گرسنگی، درگیری و رفتار غیرانسانی قرار دارد. آنها عقیده دارند که برنامه ریزی و تأمل درباره آینده، شیوه ای پسندیده برای ایجاد جوامع جدید است. به نظر آنها این نوع تفکر باید در مدارس، یعنی جایی که معلمین می توانند دانش آموزان را به جهت دهی آینده ترغیب نمایند، بوجود آید.
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص283-280، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}